۱۳۹۴ اردیبهشت ۲۲, سه‌شنبه

مرگ عیسی مسیح

مرگ عیسی مسیح 



درک مفهوم مرگ عیسی مسیح بر صلیب و اهمیت پذیرش او به عنوان نجات دهنده 

آخرين باری كه شما در مورد مرگ باكسی صحبت كرديد كي بود؟ آيا از اين گفتگو لذت برديد؟ مردم معمولاً دوست ندارند در مورد مرگ صحبت كنند, اين طور نيست؟ اما كتاب مقدس مطالب مهمی براي گفتن در مورد مرگ دارد.
مطابق كلام خدا مرگ به معني "جدايی" است و نه "نيستی يا نابودی". مرگ جسمانی به معنايی جدايی روح (قسمت غير مادی وجود ما) از بدن مي‌باشد. در نتيجه جدايی روح از بدن, بدن ما تجزيه و فاسد ميشود. مرگ روحانی يعني جدايی انسان از خدا. مرگ جسمانی و روحانی هر دو نتيجه گناه می باشند. 
در نتيجه جدايي انسان از خدا نه فقط گناهانی نظير جنايت, فساد اخلاقی و دزدی, بلكه گناهان ديگری نظير نگرانی, تندخويی, زودرنجی, بي هدفی, يأس, نارضايتی, فرار از واقعيت و ترس از مرگ گريبان‌گير انسان شده است. اينها و موارد بسيار ديگر شواهدی هستند از جدايی ما از خدا, يعنی جدايی از تنها كسی كه ميتواند برای داشتن زندگي پرثمر به ما نيرو عطا كند. 
مهمترين سوالی كه در زندگي بايد به آن پاسخ گوييم اين است كه: < من چگونه می توانم با خدا آشتی كنم؟> ما با قدرت خود هرگز نمي‌توانيم بر روي شكافي كه بين ما و خدا ايجاد شده است پل بزنيم, اما خدا طريقي براي ما مهيا نموده تا به آن وسيله ما به نزد او برگرديم. و آن مسیح است. 




آیات زیر را مطالعه کنید: 


رومیان ۵: ۸ ـ  امّا خدا محبّت خود را نسبت به ما کاملاً ثابت كرده است. زیرا در آن هنگام كه ما هنوز گناهكار بودیم، مسیح به‌خاطر ما مرد
رومیان ۳: ۱۰ـ۲۸ : 10چنانکه كتاب ‌مقدّس می‌فرماید: «حتّی یک نفر نیست كه کاملاً نیک باشد. 11كسی نیست كه بفهمد یا جویای خدا باشد. 12همهٔ آدمیان از خدا روگردانیده‌اند، همگی از راه راست منحرف شده‌اند؛ حتّی یک نفر نیكوكار نیست. 13گلویشان مثل قبر روباز است، زبانشان را برای فریب دادن بكار می‌‌برند و از لبهایشان سخنانی کُشنده مانند زهرمار جاری است. 14دهانشان پر از دشنامهای زننده است، 15و پاهایشان برای خونریزی شتابان است. 16به هر جا كه می‌روند، ویرانی و بدبختی بجا می‌گذارند، 17و راه صلح و سلامتی را نشناخته‌اند. 18خداترسی به نظر ایشان نمی‌رسد.» 19ما می‌دانیم كه روی سخن در شریعت با پیروان شریعت است تا هر دهانی بسته شود و تمام دنیا خود را نسبت به خدا مُلزَم و مسئول بدانند. 20زیرا هیچ انسانی در نظر خدا با انجام احكام شریعت نیک شمرده نمی‌شود. كار شریعت این است كه انسان گناه را بشناسد. 21امّا اكنون نیكی مطلق خدا كه تورات و انبیا بر آن شهادت داده‌اند آشکار شده است. خدا بدون در نظر گرفتن شریعت 22و فقط از راه ایمان به عیسی مسیح همهٔ ایمانداران را نیک می‌شمارد، زیرا هیچ تفاوتی نیست، ‌ 23همه گناه کرده‌اند و از جلال خدا محرومند. 24امّا با فیض خدا، همه به وساطت عیسی مسیح كه آنان را آزاد می‌سازد، ‌به طور رایگان، نیک محسوب می‌شوند. 25زیرا خدا مسیح را به عنوان وسیله‌‌ای برای آمرزش گناهان -‌كه با ایمان به خون او به دست می‌آید- ‌ در مقابل چشم همه قرار داده و با این كار خدا عدالت خود را ثابت نمود زیرا در گذشته به‌سبب بردباری خود، گناهان آدمیان را نادیده گرفت 26تا در این زمان، عدالت خدا کاملاً به ثبوت برسد، یعنی ثابت شود كه خدا عادل است و كسی را كه به عیسی ایمان می‌آورد، نیک می‌شمارد. 27پس جای بالیدن کجاست؟ جایی برای آن نیست. ‌به چه دلیل؟ آیا به‌ دلیل انجام دادن شریعت؟ خیر، بلكه چون ایمان می‌آوریم. 28زیرا ما به یقین می‌دانیم كه به وسیلهٔ ایمان، بدون اجرای شریعت می‌توانیم کاملاً نیک محسوب شویم.
رومیان ۵: ۱ـ۲۱ : 1بنابراین چون از راه ایمان در حضور خدا نیک شمرده شده‌ایم، از صلح با خدا كه به وسیلهٔ خداوند ما عیسی مسیح برقرار گردید، بهره‌مند هستیم. 2به وسیلهٔ ایمان به مسیح، ما وارد فیض الهی شده‌ایم، فیضی كه در آن پایداریم و نه تنها به امید شراكتی كه در جلال خدا داریم شادی می‌کنیم، 3بلكه در زحمات خود نیز شاد هستیم. زیرا می‌دانیم كه زحمت، بردباری را ایجاد می‌کند 4و بردباری موجب می‌شود كه مورد قبول خدا شویم و این امر امید را می‌آفریند. 5این امید هیچ‌وقت ما را مأیوس نمی‌‌سازد، زیرا محبّت خدا به وسیلهٔ روح‌القدس كه به ما عطا شد، قلبهای ما را فراگرفته است. 6زیرا در آن هنگام كه هنوز ما درمانده بودیم، مسیح در زمانی ‌كه خدا معیّن كرده بود در راه بی‌دینان جان سپرد. 7به ندرت می‌توان كسی را یافت كه حاضر باشد حتّی برای یک شخص نیكو از جان خود بگذرد، اگرچه ممكن است گاهی كسی به‌خاطر یک دوست خیرخواه جرأت قبول مرگ را داشته باشد. 8امّا خدا محبّت خود را نسبت به ما کاملاً ثابت كرده است. زیرا در آن هنگام كه ما هنوز گناهكار بودیم، مسیح به‌خاطر ما مرد. 9ما كه با ریختن خون او کاملاً نیک شمرده شدیم چقدر بیشتر به وسیلهٔ خود او از غضب خدا خواهیم رست! 10وقتی ما با خدا دشمن بودیم، او با مرگ پسر خویش دشمنی ما را به دوستی تبدیل كرد، پس حالا كه دوست او هستیم، چقدر بیشتر زندگانی مسیح باعث نجات ما خواهد شد! 11نه تنها این بلكه ما به وسیلهٔ خداوند ما عیسی مسیح كه ما را دوست خدا گردانیده در خدا شادی می‌کنیم. 12گناه به وسیلهٔ یک انسان به جهان وارد شد و این گناه، مرگ را به همراه آورد. در نتیجه، چون همه گناه كردند مرگ همه را دربرگرفت. 13قبل از شریعت گناه در جهان وجود داشت؛ امّا چون شریعتی در بین نبود، گناه به حساب آدمیان گذاشته نمی‌شد. 14با وجود این باز هم مرگ بر انسانهایی كه از زمان «آدم» تا زمان موسی زندگی می‌کردند، حاكم بود حتّی بر آنانی كه مانند «آدم»، از فرمان خدا سرپیچی نكرده بودند. آدم نمونهٔ آن كسی است، كه قرار بود بیاید. 15امّا این دو، مثل هم نیستند، زیرا بخشش الهی با گناهی كه به وسیلهٔ آدم به جهان وارد شد قابل مقایسه نیست. درست است كه بسیاری به‌خاطر گناه یک نفر مردند. امّا چقدر بیشتر فیض خدا و بخششی كه از فیض آدم دوم یعنی عیسی مسیح ناشی شده، به فراوانی در دسترس بسیاری گذاشته شده است. 16همچنین نمی‌توان آن بخشش خدا را با نتایج گناه یک نفر یعنی «آدم» مقایسه كرد، زیرا در نتیجهٔ آن نافرمانی، انسان محكوم شناخته شد، حال آنکه بخشش خدا پس از آن‌همه خطاها، موجب تبرئهٔ انسان گردید. 17به سبب نافرمانی آن یک نفر و به‌خاطر او مرگ بر سرنوشت بشر حاكم شد، امّا چقدر نتیجهٔ آنچه آن انسان دیگر یعنی عیسی مسیح انجام داد بزرگتر است! همهٔ کسانی‌که فیض فراوان خدا و بخشش رایگان نیكی مطلق او را دریافت کردند، به وسیلهٔ مسیح در زندگانی حكومت خواهند نمود. 18پس همان‌طور كه یک گناه موجب محکومیّت همهٔ آدمیان شد، یک کار کاملاً نیک نیز، باعث تبرئه و حیات همه می‌باشد. 19و چنانکه بسیاری در نتیجهٔ بی‌اطاعتی یک نفر، گناهكار گشتند، به همان ‌طریق، بسیاری هم در نتیجهٔ اطاعت یک نفر، کاملاً نیک محسوب خواهند شد. 20شریعت آمد تا گناهان را افزایش دهد، امّا جایی‌‌كه گناه افزایش یافت، فیض خدا بمراتب بیشتر گردید. 21پس همان‌طور كه گناه به وسیلهٔ مرگ، انسان را تحت فرمان خود در آورد، فیض خدا نیز به وسیلهٔ نیكی ‌مطلق فرمانروایی می‌کند و ما را به وسیلهٔ خداوند ما عیسی مسیح به حیات جاودان هدایت می‌کند. 



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر